جدول جو
جدول جو

معنی بروز هدائن - جستجوی لغت در جدول جو

بروز هدائن
گواهی دادن، افشا کردن، اعتراف و اقرار کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اظهار کردن، ابراز کردن، آشکار ساختن، فاش ساختن، فاش کردن
متضاد: نهفتن، نگفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بخور دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
تفت دادن، بریان کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست مالی کردن، چیزی را میان دو کف دست مشت و مال دادن، چلاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
تکیه دادن اجسام به دیوار یا هر تکیه گاه دیگر، افراشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی را بر زمین خواباندن به قصد زدن و تنبیه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جلا دادن، برق انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرتاب کردن، با کفگیر، خوراک در حال پختن را برداشتن و باز
فرهنگ گویش مازندرانی
شخم کردن، رو دادن، لوس کردن، غلتاندن، پرت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی